رفتن به مطلب

ایمیل های اتومات به مقصد نميرسه !


اکبری

ارسال‌های توصیه شده

سلام

 

ايميل هاي اتومات انجمن به ايميل كاربرا نمي ره ... من ايميل سايت رو تست كردم و مشكلي در فرستادن و دريافت ايميل از ساير ايميل ها نداشت ولي گزارش عدم ارسال  ايميل هاي اتومات انجمن به اكانت ايميل سايت فرستاده ميشه

 

مثال مي زنم من در انجمن اين مورد رو براي خودم فعال كردم كه هر فردي پستي مي فرسته از طريق ايميل به من اطلاع داده بشه بعد به ايميل من ارسال نشده و گزارش عدم دريافت در ايميل سايت اينطور ثبت شده

 

 

***************************

This message was created automatically by mail delivery software.

A message that you sent could not be delivered to one or more of its
recipients. This is a permanent error. The following address(es) failed:

  [email protected]
    host mta5.am0.yahoodns.net [98.138.112.35]
    SMTP error from remote mail server after end of data:
    554 5.7.9 Message not accepted for policy reasons.  See http://postmaster.yahoo.com/errors/postmaster-28.html

------ This is a copy of the message, including all the headers. ------

Return-path: <[email protected]>
Received: from iair by cp12.abtinweb.com with local (Exim 4.85)
        (envelope-from <[email protected]>)
        id 1Yfo0M-000Jf7-Pt
        for [email protected]; Wed, 08 Apr 2015 15:48:46 +0430
To: [email protected]
Subject: =?UTF-8?B?2b7Yp9iz2K7bjCDYrNiv24zYryDYqNix2KfbjCDZgtmE2Kgg2YfYp9uMINi024zYtNmHINin24x8cy5tb2todGFyaXlhbiDYp9ix2LPYp9mEINi02K/ZhyDYp9iz2Ko=?=
X-PHP-Script: forum.93ia.ir/index.php for 109.201.7.235
MIME-Version: 1.0
Date: Wed, 08 Apr 2015 11:18:46 +0000
X-Priority: 3
X-Mailer: IPS PHP Mailer
Message-ID: <[email protected]>
From: "=?UTF-8?B?2KfZhtis2YXZhiDZhtmI2YrYs9mG2K/ar9in2YYg2LTYsdmC2Yo=?=" <[email protected]>
Content-type: text/plain; charset="UTF-8"

admin

s.mokhtariyan (http://forum.93ia.ir/index.php?/user/40-smokhtariyan/) پاسخی برای موضوعی که شما آن را دنبال می کنید با عنوان  "قلب های شیشه ای|s.mokhtariyan" ارسال کرده است.

----------------------------------------------------------------------
با قطره های آبی که به صورتم میخورد چشم باز کردم... صورت مرکام توی فاصله نزدیک از صورتم قرار داشت... اطراف رو نگاه کردم تا ببینم کجام که دیدم توی ماشین سهیلا نشستم... کم کم همه چیز یادم اومد... دعوای مرکام با آوش و کتک کاری ای که کردن... به چهره مرکام که اخم داشت و نفس هاش سنگین بود نگاه میکنم... کنار لبش شکافته شده و یکم خون خشک شده چسبیده... میلرزم... از فکر کردن به حرفای آوش تنم یخ میزنه... نکنه مرکام باور کرده باشه؟... نمی دونم در موردم چه فکری میکنه و این بیشتر از همه چیز عذابم میده... مرکام که لرزشم رو می بینه... بخاری رو زیادتر میکنه و روی من تنظیم میکنه... دلم میخواد بجای این سکوت حرف بزنه... بازخواستم کنه ولی اینجوری شکنجم نده...
میخوام حرف بزنم... میخوام بگم که هیچ چیزی بین ما نبوده ... میخوام از خودم دفاع کنم تا این مرد باورم کنه... من نیاز دارم که مرکام به حرفام گوش بده... گرمای بخاری نمی تونه لرزشم رو قطع کنه ... من از درون یخ زدم... نه برام مادری مهمه که مادر نبوده و نه برام جاویدان و آوش مهمن... فقط مرکامم مهمه... مرکامی که مردونگیش رو بهم ثابت کرده... مرکامی که اگه همه نباشن و زمانی که همه نبودن بود و امید رو توی دلم زنده کرد...لب باز میکنم و میگم: مرکام همه حرفای آوش...
نمیذاره ادامه بدم دستش رو می بره بالا به معنی اینکه ساکت باشم...حس های متفاوتی دارم... امشب به اندازه کافی شنیدم ... امشب به اندازه کافی با شنیدن چیزایی که یه درصد بهشون فکر نمی کردم داغون شدم ... با التماس به مرکام نگاه میکنم تا شاید دلش بسوزه و این واکنش رو نشون نده... دیگه طاقت ندارم... من دیگه قوی نیستم ... نگاهش میکنم و توی دلم یه نفر فریاد میزنه که مرکام ازت متنفر شده... نمی خواد حتی صدام رو بشنوه... یه قطره اشک راه پیدا میکنه روی گونم... نگاه یخ زده مرکام ولی هنوز به روبروهه... از مرکامی که همیشه میذاشت تا حرف بزنیم تا سوء تفاهمات رفع بشه توقع ندارم و دلم بیشتر میسوزه...
دست میبره سمت ضبط و روشنش میکنه... نمی خواد حرف بزنم... میتونم درک کنم که چقدر ناراحت و عصبانیه... میتونم درک کنم که بخاطر من چقدر اذیت شده ولی مهم اینه که نمی خواد صدام رو بشنوه...مهم اینه که داره پناه میبره به غار خودش و برای من ونوسی خیلی سخته... قلبم تیر میکشه... تا حالا هیچ وقت این طوری ندیده بودمش... سرمو تکیه میدم به شیشه ماشین ...
صدای آهنگ فضای سنگین بین ما رو پر کرده و قلبم سنگین تر از همیشه میتپه.از ﻋﺬابِ ﺟﺎده ﺧﺴﺘﻪ ﻧﺮﺳﻴﺪه و رﺳﻴﺪه‫آﻫـﻲ از ﺳﺮ رﺳﻴﺪن ﻧـﻜﺸﻴﺪه و ﻛﺸﻴﺪه‫ﻏﻢِ ﺳـﺮﮔـﺮدوﻧـﻴـﺎﻣـﻮ ﺑـﺎ ﺗﻮ ﺻﺎدﻗﺎﻧﻪ ﮔﻔﺘﻢ‫اﺳﻤﻲﻛﻪ اﺳﻢِ ﺷﺒﻢ ﺑﻮد ﺑﺎ ﺗﻮ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﮔﻔﺘﻢ‫ﺑﺎﺗﻨﻢ زﺧﻤﻲ اﮔﻪ ﺑﻮد ﺑﻲ رﻣﻖ ﺑﻮد اﮔﻪ ﭘﺎﻫﺎم‫ﺗـﺎزه ﺗـﺎزه ﺑـﺎ ﺗـﻮ ﮔﻔﺘﻢ اﮔﻪ ﻛﻬﻨﻪ ﺑﻮد دردامصدای قمیشی تیر میشه و مستقیم قلبم رو نشونه میگیره... چقدر زیبا حرف دل مرکام رو میزنه و من داغون تر از قبل میشم...مرکام من دنبال راهی بود برای خوب شدن حال من ... برای بهتر شدن روابط بینمون برای رفتن به زندگی ای که فقط و فقط آرامش میخواست... هر دوی ما به اندازه کافی سختی کشیده بودیم .‫ﻣﻦ دل ﺷﻴﺸﻪاي ﻫﺮ ﺟﺎ ﻫﺮ ﺷﻜﺴﺘﻦ ﻛﻪ ﺷﻜﺴﺘﻢ‫زﻳـﺮﻛـﻮه ﺑـﺎرِ ﻏـﺼـﻪ ﻫـﺮ ﻧـﺸﺴﺘﻦ ﻛﻪ ﻧﺸﺴﺘﻢ‫ﻋـﺸـﻖﺗـﻮ از ﺧـﺎﻃـﺮم ﺑﺮد ﻛﻪ ﻧـﺤﻴﻔﻢ و ﭘﻴﺎده‫ﺗﻮ رو ﻓﺮﻳﺎد زدم و ﺑﺎز ﺧﻮن ﺷﺪم ﺗﻮ رگ ﺟﺎده‫تو هم مثل خونی تو رگهای من خسته... تو هم امیدی هستی برای این دل بریده... اشتباه کردم مرکام... نباید وارد این بازی میشدی...من خیلی ضعیف بودم... اگه تو نبودی شاید هنوز اندر خم جاده اول بودم... اگه تو نبودی مطمئنن هنوز نمی تونستم حتی پولم رو پس بگیرم دیگه چه برسه به غرور شکسته شدم... من با غروری که داشتم میخواستم غرور شکستم رو جمع کنم ولی یاد نگرفته بودم که تکه های یه شیشه رو هر چقدر هم به هم وصل کنی مثل روز اول نمیشه .‫ﻧﻴﺰهي ﻧﻢ ﺑﺎدِ ﺷـﺮﺟﻲ وﺳـﻂ دﺷـﺖ ﺗﺎﺑﺴﺘﻮن‫ﺗـﺎزﻳـﺎﻧـﻪﻫـﺎي رﮔـﺒﺎر ﺗـﻮي ﭼﻠّﻪي زﻣﺴﺘﻮن‫ﻧـﺘـﻮﻧﺴﺘﻦ، ﻧـﺘـﻮﻧﺴﺘﻦ ﺟﻠﻮي ﻣﻨﻮ ﺑﮕﻴﺮن‫از ﻣﻦِ ﺧﺴﺘﻪي ﺧﺴﺘﻪ ﺷﻮق رﻓﺘﻨﻮ ﺑﮕﻴﺮن‫ﺣﺎﻻﻛﻪ رﺳﻴﺪم اﻳﻨﺠﺎ ﭘﺮِ ﻗﺼﻪ ﺑﺮا ﮔﻔﺘﻦ‫ﭘـﺮﻧـﻴﺎز ﺗـﻮ ﺑﺮاي آه ﻛﺸﻴﺪن و ﺷﻨﻔﺘﻦ‫ﺗﻮ رو ﺑﺎ ﺧﻮدم ﻏﺮﻳﺒﻪ از ﺧﻮدم ﺟﺪا ﻣﻴﺒﻴﻨﻢ‫ﺧﻮدﻣـﻮﭘﺮ از ﺗـﺮاﻧﻪ ﺗﻮ رو ﺑﻲ ﺻﺪا ﻣﻴﺒﻴﻨﻢنه مرکام من هنوزم برای تو پر از ترانه ام... من بچه بازی در آوردم من کاری کردم که بهت بی احترامی بشه... من مثل همیشه مقابل جاویدان و آوش باختم ... اینبار همه کسم رو باختم... تورو خدا نگاهم کن.‫ﻣﻦﺳﺮﮔﺮدون ﺳﺎده ﺗﻮ رو ﺻﺎدق ﻣﻲدوﻧﺴﺘﻢ‫اﻳﻦﺑﺮام ﺷﻜﺴﺘﻪ اﻣﺎ ﺗﻮ رو ﻋﺎﺷﻖ ﻣﻲدوﻧﺴﺘﻢ‫ﻣﻦﺳﺮﮔﺮدون ﺳﺎده ﺗﻮ رو ﺻﺎدق ﻣﻲدوﻧﺴﺘﻢ‫اﻳﻦﺑﺮام ﺷﻜﺴﺘﻪ اﻣﺎ ﺗﻮ رو ﻋﺎﺷﻖ ﻣﻲدوﻧﺴﺘﻢ‫ﻣﻦﺳﺮﮔﺮدون ﺳﺎده ﺗﻮ رو ﺻﺎدق ﻣﻲدوﻧﺴﺘﻢ‫اﻳﻦﺑﺮام ﺷﻜﺴﺘﻪ اﻣﺎ ﺗﻮ رو ﻋﺎﺷﻖ ﻣﻲدوﻧﺴﺘﻢ‫اون ﻫـﻤﻴﺸﻪ ﺑـﺎ ﻣـﺤـﺒﺖ ﺑـﺮاي ﻣـﻦ دﻳﮕﻪ ﻧﻴﺴﺘﻲ‫ﻧﮕﻮﺻﺎدﻗﻲ ﺑﻪ ﻋﺸﻘﺖ آﺧﻪ ﭼﺸﻤﺎت ﻣﻴﮕﻪ ﻧﻴﺴﺘﻲ‫دیگه توانی برام نمونده بود ... مرکام حتی نیم نگاهی هم به من ننداخت ... وقتی رسیدیم از ماشین پیاده شد و رفت توی هتل... خسته پشت سرش روونه شدم ... اونقدر پر بودم که داشتم دیوونه میشدم... این رفتار سرد بیشتر داغونم میکرد... کاش اجازه میداد حرف بزنم... زنگ سوییت رو زد و سهیلا در رو باز کرد و روی من رو بوسید و گفت: ماهان خوابیده شرمنده منم دیرم شده سهیل تنهاست دیگه میرم... بوسیدمش و تشکر کردم و چقدر از اینکه بیشتر نمونده بود راضی بودم... مرکام انقدر ناراحت بود که مثل همیشه از سهیلا تشکر هم نکرد... رفت توی سوییت و مستقیم رفت توی اتاق... نمی دونستم چیکار کنم... میترسیدم باهاش روبرو بشم... چند بار تا پشت در اتاق رفتم تا باهاش حرف بزنم ولی برگشتم... توی سالن روی مبل نشستم ... انقدر اشک ریخته بودم که دیگه چشمه اشکم خشک شده بود... عصبی پاهام رو روی زمین تکون میدادم... دوست داشتم مثل همیشه مرکام بیاد تا حرف بزنیم... میخواستم ازش معذرت بخوام... میخواستم براش توضیح بدم که حرفای آوش دروغ محضه ولی رفت توی اتاق و بیرون نیومد... انقدر فکر کردم و خود خوری کردم که طاقتم سر اومد باید میرفتم توی اتاق و حرف میزدم... حرف میزدم تا آروم شیم...در اتاق رو زدم ولی جوابی نیومد... آروم در رو باز کردم... روی تخت دراز کشیده بود ... لباس هاش رو هم عوض نکرده بود... مرکامی که توی هر شرایط تابع نظم بود ، لباسش رو عوض نکرده بود ... مرکام قانون شکنی کرده بود پس مطمئنن مقابل منم قانون خودش رو میشکست و مثل همیشه مهربون نبود...کنارش روی تخت نشستم و گفتم بیداری؟جوابی نداد ، فقط ساعدش رو از روی چشمش برداشت و به سقف خیره شد ... منظورش این بود که بیدارم ولی حتی توان حرف زدن ندارم... تا به حال انقدر بهم ریخته ندیده بودمش... آروم گفتم: حرف بزنیم.با لحن آروم ولی محکمی گفت نه- اما من میخوام برات توضیح بدم . میخوام که گوش بدی.عصبی نشست و با جدیت توی صورتم نگاه کرد و گفت: نمی خوام بشنوم سپیده. چقدر من حرف زدم و نشنیدی. چقدر گفتم و گوش نکردی. اینبار اجازه بده من مثل خودت رفتار کنم. بهم حق بده که نخوام بشنوم. گفتم پس گرفتی تمومش کن ولی با لجبازی ادامه دادی. نگاهم ابری شد ... میخواستم ببارم... مرکام برای اولین بار داشت با من اینقدر سرد برخورد میکرد... برای اولین بار نمی خواست بشنوه که چی میگم... خودم کردم... خودم با گوش ندادن به حرفایی که بهم زده بود آتیش زیر هیزم این رفتارها روشن کردم... اما میخواستم بگم حتی اگه نمی شنید ... حتی اگه براش مهم نبود... گفتم: حرفای آوش دروغ بود .بلند شد و چنگی توی موهاش زد و گفت: کاری به حرفای اون مردک ندارم. حرف حسابم تویی . بر فرض که من دوباره باورت کردم ولی دیوار احترامی که ریخته رو چطوری میتونی ترمیم کنی؟ چطوری؟ - من فقط میخواستم غرور از دست رفتم رو برگردونم . میخواستم علت تمام رفتاراشون رو بفهمم.- به چه قیمتی ؟- تو الان ناراحتی. میدونم آوش حرفای خوبی نزد ولی سعی کن درکم کنی. مرکام شقیقه هاش رو فشار داد و گفت: من درکت کنم. مگه غیر از این کاری تا حالا انجام دادم؟ ولی تو هم یکبار سعی کردی منو ببینی و درک کنی؟ درکت کردم که تا این جا باهات بودم بلند شدم و همین طور که میرفتم سمت در گفتم که بعدا حرف میزنیم. الان عصبانی هستی.میدونم از حرفای آوش ناراحتی.پوزخندی زد و گفت: هنوز بعد از این همه مدت منو نشناختی. نمی تونی بفهمی که دلیل ناراحتیم چیه. نمی تونی بفهمی که من خیلی صبوری کردم که به این نقطه نرسیم ولی تو هنوز بچه ای. یه بچه لجباز که فقط بفکر بدست آوردن چیزیه که میخواد و از هر چیزی برای رسیدن به خواستش استفاده میکنه. حتی از چیزی به نام حرمت. تو کار رو به جایی رسوندی که آوش توی روی من ، شوهرت از رنگ دکور سرویس خواب میگه. باید فاتحه رابطه ای رو بخونی که اینطوری احترام شکنی در حقش شده.اشکم سرازیر میشه... شنیدن این حرفا از زبون مرکام سخت بود ولی من لایقش بودم... من احترامش رو شکسته بودم و احترام خودم هم از بین رفته بود... من با سبک سری و رفتار نامعقولم باعث شدم که به مرکام توهین بشه... از اتاق اومدم بیرون... میدونستم که دوباره سرش درد میکنه... جرات بردن یه مسکن رو هم نداشتم... گوشه سالن نشستم و پاهام رو توی شکمم جمع کردم و سرم رو روی زانوهام گذاشتم... کاش زمان برمیگشت عقب... کاش پا توی خونه آوش نمیذاشتم... امشب بدترین شب عمرم بود... حرفای مرکام توی ذهنم تکرار میشد و من زجر میکشیدم... میدونستم که مرکام چقدر روی حفظ حرمت ها معتقده میدونستم که تا چه اندازه احترام براش ارزشمنده... مرکامی که جلوی من دراز نمی کشید و با دیدن من حتما می نشست باید از بین رفتن حرمتش توی خونه آوش واقعا ناراحت شده بود و مقصر همه این ها من بودم...انقدر خودم رو به محاکمه بردم و مواخذه کردم که خوابم برد و صبح با صدای گوشیم که از توی کیفم میومد بیدار شدم و خوندن اون پیام حالم رو از همیشه بدتر کرد و چقدر خودم رو بدبخت میدیدم...
----------------------------------------------------------------------

این موضوع از این لینک قابل مشاهده است: http://forum.93ia.ir/index.php?/topic/485-قلب-های-شیشه-ایsmokhtariyan/?view=getnewpost

اگر که در پنل کاربری خود دریافت اعلامیه سریعا را انتخاب کرده باشید در هر بار پاسخ به موضوع شما ایمیلی دریافت خواهید کرد. در غیر این صورت در قبال هر موضوع شما یک ایمیل دریافت خواهید کرد.

شما در هر زمانی با کلیک بر روی لینک روبرو می توانید اشتراک خود را لغو نمایید: http://forum.93ia.ir/index.php?/unsubscribe/Zm9ydW1zO3RvcGljczs0ODU7MTsxO2FrYmFyeTYwQHlhaG9vLmNvbQ,,/

 

 

 

*********************************************

 

 

و يا داخل انجمن مي خوام ايميلي رو به اعضا بفرستم از گزينه bulk mail ميگه پروسه در جريانه ولي گزارش عدم ارسال كليه كاربرا ميره تو اكانت ايميل سايت به هيچ ايميلي حتي ايميل خودم ارسال نميشه

 

اينم نمونش

 

********************************

 

This message was created automatically by mail delivery software.

A message that you sent could not be delivered to one or more of its
recipients. This is a permanent error. The following address(es) failed:

  [email protected]
    host mta5.am0.yahoodns.net [98.138.112.37]
    SMTP error from remote mail server after end of data:
    554 5.7.9 Message not accepted for policy reasons.  See http://postmaster.yahoo.com/errors/postmaster-28.html

------ This is a copy of the message, including all the headers. ------

Return-path: <[email protected]>
Received: from iair by cp12.abtinweb.com with local (Exim 4.85)
        (envelope-from <[email protected]>)
        id 1Ygd2w-002lPK-HB
        for [email protected]; Fri, 10 Apr 2015 22:18:50 +0430
To: [email protected]
Subject: =?UTF-8?B?2YXYs9in2KjZgtmHINio2Kcg2KzYp9mK2LLZhyA1MCDZh9iy2KfYsSDYqtmI2YXYp9mG2Yog2KLYutin2LIg2LTYrw==?=
X-PHP-Script: forum.93ia.ir/index.php for 31.14.157.63
Precedence: bulk
MIME-Version: 1.0
Date: Fri, 10 Apr 2015 17:48:50 +0000
X-Priority: 3
X-Mailer: IPS PHP Mailer
Message-ID: <[email protected]>
From: "=?UTF-8?B?2KfZhtis2YXZhiDZhtmI2YrYs9mG2K/ar9in2YYg2LTYsdmC2Yo=?=" <[email protected]>
Content-type: text/plain; charset="UTF-8"

عضو گرامي انجمن نويسندگان شرقي
          raha.sar
        با سلام

 تا پايان مسابقه جذابترين رمان فروردين ماه با جايزه 50 هزار توماني فقط ده روز ديگر باقيست 
                                          
     براي ورود به انجمن از لينك زير استفاده نماييد

         http://forum.93ia.ir/index.php
 
*****************************************
لینک ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

  • بنیان گذار IPSFarsi

با سلام :)

سرور شما IP اون در لیست سیاه یاهو قرار داره و به این دلیل دریافت نشده که یاهو ارسال کننده اون رو معتبر نمی دونه :

https://help.yahoo.com/kb/yahoo-mail/error-message-accepted-policy-reasons-sending-email-yahoo-sln7253.html

راه حل :

خرید یک IP جدید

انتقال به یک سرور جدید

 

توصیه :

انتقال به یک سرور جدید و معتبر

لینک ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

خوب اگر مشكل از سرور باشه كه هيچ ايميلي نبايد بره ... من وقتي از خود كنترل پنل  ايميل استفاده مي كنم و از انجمن استفاده نمي كنم

 

هر ايميلي ارسال ميشه به اعضا ...

 

ولي وقتي از طريق انجمن ارسال مي كنم نميرسه .. پس گمان مي كنم مشكل از سرور نيست ...

لینک ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

  • بنیان گذار IPSFarsi
ولي وقتي از طريق انجمن ارسال مي كنم نميرسه .. پس گمان مي كنم مشكل از سرور نيست ...

مشکل دقیقا همینجاست ! وقتی گروهی ارسال می شه به مشکل بر می خورید که به خاطر  سابقه بد سرور شما هست.

لینک ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

يك هفته پيش من هاست ويژه ايران داشتم و سرور داخل ايران بود ... من اون زمان اين ايميل گروهي رو چك كردم اين مشكل پيش اومد... وقتي بازديد زياد شد سرور به قطعي مي خورد ... به من پيشنهاد دادن سرور رو به خارج از ايران منتقل كنم و اين كار رو كردم و آي پي هم تغيير كرد... و باز هم از اين ايميل گروهي استفاده كردم همين مشكل پيش اومد ...

لینک ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

  • بنیان گذار IPSFarsi

يك هفته پيش من هاست ويژه ايران داشتم و سرور داخل ايران بود ... من اون زمان اين ايميل گروهي رو چك كردم اين مشكل پيش اومد... وقتي بازديد زياد شد سرور به قطعي مي خورد ... به من پيشنهاد دادن سرور رو به خارج از ايران منتقل كنم و اين كار رو كردم و آي پي هم تغيير كرد... و باز هم از اين ايميل گروهي استفاده كردم همين مشكل پيش اومد ...

راه حلی که یاهو پیشنهاد می ده :

In almost all cases, we recommend that you switch to sending mail from your own domain.  For mailing lists, also known as "listservs," you should change your sending behavior by adding the mailing lists’ address to the "From:" line, rather than the sender’s address.  Also, enter the actual user/sender address into the "Reply-To:" line.

یا

You can also change your email client's "send as" settings to use Yahoo SMTP servers. Consult with your third-party email client's help pages, or FAQs, for information on how to change these settings.

لینک ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

آره يكي از مواردي كه ياهو پيشنهاد داره همين دو حالته كه پيشنهاد داده از دومي استفاده شه....to use Yahoo SMTP servers

 

 

داخل كنترل پنل ادمين تنظيماتي براي ايميل داره ؟؟؟... من اين مشكل رو با سايتي كه هاستو ازشون خريدم در ميون گذاشتم اين جوابو دادن

 

******************************

 

ایمیل ها از چه طریقی در اسکریپت شما ارسال می شود ؟ به صورت Smtp یا Php Mail ؟
پیشنهاد می کنیم تنظیمات رو بر روی PHP Mail قرار دهید.

 

 

ميشه راهنمايي بفرماييد اين مورد رو از كجا تشخيص بدم و چطور تغييرش بدم شايد مشكل حل سد ...

لینک ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

ميشه راهنمايي بفرماييد اين مورد رو از كجا تشخيص بدم و چطور تغييرش بدم شايد مشكل حل سد ...
 

 

شما به قسمت 

System Settings  >  Global Settings  >  System  >  Email Set-up

مراجعه کنید مشخص هستش که تنظیمات چطور اعمال شدند  .

لینک ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

بایگانی شده

این موضوع بایگانی و قفل شده و دیگر امکان ارسال پاسخ نیست.

  • کاربران آنلاین در این صفحه   0 کاربر

    • هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.
×
×
  • اضافه کردن...